پنجشنبه، آذر ۲۰، ۱۳۹۳

لحظه انقلاب



سياوش جعفري
لنين گفته بود وقتي كه « پایینی ها نخواهند » بر روال سابق زندگی کنندو تن به فقر وخواري وتحقيرو ..بدهند و« بالایی ها هم نتوانند » به شيوه هاي گذشته حكومت كنند، “موقعيت انقلابي“ پيش مي آيد، موقعيت انقلابي ، ميتواند راه به انقلاب ببرد كه نتيجه آن، خاكستر شدن نظامهاي طبقاتي و ديكتاتوري و پيروزي خلقها خواهد بود

هرموقعيت انقلابي، “لحظه انقلاب“ را دربطن خودش حمل ميكند، هنر يك انقلابي اين است كه بتواند آن “لحظه“ را درست تشخيص داده و آن را شكار كند
لنين درمورد، انقلاب كبير روسيه گفته بود : انقلاب درروز 17 اكتبر بايد اتفاق مي افتاد، نه يك روز كم و نه يك روز زياد نه شانزدهم امكانپذير بود و نه هجدهم . بله لحظه انقلابي در همه نظامهاي طبقاتي وديكتاتوري فرا ميرسد ، براي آن روز درايران تحت حاكميت ولايت فقيه ، همه ايرانيان وطن پرست بايد آماده باشند. آماده ي آماده و حاضر به يراق. 
اگر هر سازمان پيشتاز و انقلابي، پيشاپيش خودش را براي فرارسيدن آن لحظه آماده نكرده باشد، لحظه انقلاب كه فرا رسيد، ديگر فرصت آماده شدن را نميدهد ، لحظه تبديل به خط شده و قطار انقلاب راه مي افتد، هر نيرويي كه نتواند بلافاصله سوار خط انقلاب بشود، لاجرم جا مي ماند و نيروهاي فرصت طلب و سازشكار، منحرف و... سوار آن ميشوند و دست آوردهاي توده هاي رنجديده را به يغما خواهند برند . 
اين است، داستان امروزعراق درمناطق سني نشين وسقوط سريع يكي بعد ازديگري شهرها بدست عشاير انقلابي عراق. مردمي كه از ديكتاتوري مالكي و دخالت هاي رژيم ولايت فقيه به ستوه آمده اند وخواهان يك نظام ضد ديكتاتوري هستند .
بدون شك ، درايران تحت حاكميت ديكتاتوري ولايت فقيه ، درآينده اي نزديك با شكلي متفاوت، اتفاق خواهد افتاد ، به دليل بن بستهاي همه جانبه اي كه رژيم در شرايط فعلي ازنطر داخلي وخارجي با آن رو برو ميباشد و بيش ازهرزمان ديگر آماده چنين شرايطي مي باشيم . اين بسيارجدي ميباشد. 
راستي هفته گذشته كدام تحليلگر ويا پيشگوي تحولات سياسي ميتوانست، بگويد كه هفته بعد، چه اتفاقي در عراق خواهد افتاد ؟ چه كسي فكر ميكرد كه 50 درصد خاك عراق ، ظرف 3 تا 4 روز ازلوث وجود ارتش مالكي ، آزاد شود . ارتشي كه طي سالهاي گذشته ازجانب آمريكا و رژيم خميني بخوبي آموزش ديده بود و به انواع و اقسام سلاحهاي آمريكايي مسلح شده بودوازنظر سلاح بطور كيفي بر انقلابيون عشاير برتري داشت . هم چنين اين ارتش ازكمكهاي بيدريغ اطلاعاتي،رژيم آخوندي بهره برده بود و تحت فرماندهي قاسم سليماني قرار گرفته بود ؟ ولي همه را غافلگير كرد
بقول “عمارازگان“ هم چون ، رعد درآسمان بي ابر، انقلاب شروع شد وارتش پوشالي مالكي را تار ومار كرد . بله اين است خاصيت موقعيت و“لحظه انقلاب“درشرايطي كه فرابرسد همگان را متعجب و انگشت بدهان خواهد كرد همه تحليل ها را زير و رو خواهد كرد
در انقلاب ضد سلطنتي درسال 57 نيز دقيقا به همين شكل بود ، آيا كسي بعد از17 شهريور وحتي تا مهر ماه صحبت از سقوط شاه ميكرد ؟ 
 لحظه انقلاب“ هيچكس را خبر نميكند، انقلاب هشدار نميدهد، انقلاب براي كسي دعوتنامه نمي فرستدكه آمدم و سوار قطار انقلاب بشو . انقلاب فقط ، سوت ميكشد ، درب ميزند، اگر آماده و حاضر به يراق باشيم و بسرعت درب را بازكنيم، انقلاب آغوشش را به گرمي به روي ما وخلق ما ميگشايد، ولي اگر آماده نباشيم ، اگر تعلل كنيم، اگر به فكر زندگي روزمره باشيم و لحظه را شكار نكنيم ، قطار انقلاب عبور ميكند و سازمانها واحزاب و افراد را ، در هرموقعيتي هم كه باشند را جا ميگذارد، وقتي كه اين لحظه رسيد كسي نميتواند آن را متوقف كند ، انقلاب راه خودش را به جلو باز ميكند. 
ولي دراين ميان ، يك چيز روشن است براي يك انقلاب عميق اجتماعي ، بايد قيمت داد ، از ابتدا هم بايد اهل قيمت دادن باشيم ، اين مسير با هزينه به جلو ميرود و نه بي هزينه ، علني و رو در رو ، ونه يواشكي ، بله با صداي هرچه بلند تر ، هم چون ، صداي رعد و برق و غرش شير . 
اين صداي بلند و اين قدرت انقلاب، دقيقا ناشي از قدرت و پتانسيل عظيم نهفته درنيروهاي انقلاب يعني در توده هاي مردم وخلق نشات ميگيرد. وقتي كه اين نيرو، راه مي افتد ، ديگر مانند سيل بنيان كني همه عوامل باز دارنده مسير رو به جلو توده ها را جارو ميكند و حاميان رژيم ديكتاتوري را با همه امكانات وسلاح و ........ به خاك ذلت مينشاند. 
در ايران تحت حاكميت ولايت فقيه، وقتي كه تور اختناق رژيم ترك برداشته وبشكند(نظام ولايت فقيه قدرت سركوبش را بطوركيفي ازدست بدهد)، همين داستاني كه در عراق اتفاق افتاد ، بسا بسا، عميق تر، در سراسر ميهن به خون نشسته ما آغاز ميشود، آن روز پاسداران و بسيجي هاي جنايتكار، مانند سربازان عراقي كه لباسهاي خودشان را دراتوبانها رها ميكردند و فرياد ميزدند “رشاشه ، مع دشداشه “ يعني يك مسلسل را با يك دشداشه (لباس سفيد بلند عربي) عوض ميكنم . به دنبال نجات جان خود خواهند بود . با اين تفاوت كه پاسداران ،با تراشيدن ريشها و درآوردن عبا و عمامه و انگشتر و هرنشان ديگري از ارتجاع آخوندي ، كه ازقبل فكرش را كرده اند، سلاحهاي خود را درخيابانها رها كرده و دنبال سوراخ موش ميگيرند . 
تعداد اندكي هم كه ايستادگي كنند، با توفان مردم خشمگين ما نند برگ خزان به زمين ريخته ميشوند.در آن روز قيافه هاي مزدوران بسيجي و پاسدار و آخوندها و پاسداران سياسي خارج كشوري آنها واقعا تماشايي خواهد بود . يوم تبلي السرائر
 خيلي وقتها، ما ايرانيها كه شاهد سركار بودن يك رژيم ديكتاتوري، 35 ساله براريكه قدرت_ البته با حمايت مماشاتگران_باهر كش وقوسي بوده ايم، با كم حوصلگي، ازخودمان سوال ميكنم كه پس سرنگوني اين رژيم ، چه زماني محقق خواهد شد؟ برخي حتي ممكن است كه بارقه اي از نا اميد هم آنها را فرا بگيرد، ولي حوادث كشورهاي منطقه طي سالهاي اخير كه بهار عربي نام گرفته است و سرتاسر خاورميانه را الان چند سال ا ست كه “طوفان تغيير »درنورديده است ، به ما مستمر ياد آوري ميكند صبر كنيد نوبت ايران تحت حاكميت ولايت فقيه هم فرا ميرسد. 
بله بعد ازمراكش و مصر و سوريه و اكنون عراق، نوبت زيباترين وطن هم ميرسد . من نسيم آن را حس مي كنيم ، يك حس بسيار قوي و اميدوار كننده

هیچ نظری موجود نیست: