ممکن است خودتان را معرفی کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم :
با عرض سلام خدمت شنوندگان وبینندگان محترم ، من یکی از پرسنل نیروهای امنیتی در یکی از شاخه های اطلاعات وامنیت سپاه هستم که در یک سال گذشته موفق به فرار از دست رژیم وخروج از کشور ونقل مکان به اروپا شدم.
طی فایل صوتی که د رچند روز گذشته از آقای منتظری از رسانه ها پخش شد تصمیم به این مصاحبه گرفتم .
هدفم از این مصاحبه این بود که به مردم ایران وارگانهای حقوق بشری وجوامع بین المللی وسایر مردم جهان خاطراتم مربوط به ۲بخش شکنجه های زندانیان ایران ونحوه بازداشت در ایران توسط اطلاعات سپاه ونحوه برخورد با معترضین سالهای ۸۸ تا ۸۹ میباشد را باز گو نمایم .
من در خصوص قتل عام ها وشکنجه هیا سال ۶۷ اطلاعاتی در اختیار من نیست ولی اطلاعاتی که دارم مربوط به شکنجه ها وکشتارهایی است که د رحال حاضر در زندانها وخانه های امن سپاه پاسداران دارد انجام میشود .
شما چگونه وارد اطلاعات سپاه پاسداران ، که یکی ازارگانهای جنایتکار جمهوری اسلامی ایران است، شدید ؟
ج : من از کودکی وارد بسیج واطلاعات بسیج شدم ودر همانجا اطلاعات لازمه را دیدم در سن ۱۲ سالگی آموزشهای مربوط به تک تیر اندازی باسلاح قناسه وکلاشینکف وکار با تی ان تی وچاشنی های مختلف را دیدم انواع تله های انفجاری را در همان سالها آموزش دیدم که به نظر من این یک نوع سو ءاستفاده از کودکان در مسایل نظامی ویک نوع کودک سربازی می باشد که توسط رژیم ایران انجام شد.
در خصوص کشتار سال 67 وقبلش اطلاع ندارم زیرا سیستم اطلاعات ایران هیچگونه خاطراتی را راجع به این افراد واین زندانیان افشاء نمی کند واز پخش این اطلاعات جلو
گیری میکند ولی دررابطه با کشتار در زندانهای ایران وبازداشتگاهها ی مخفی اطلاعهات سپاه که در حال حاضر انجام میشود اطلاعات قابل ملاحظه ای دارم که در اختیار شما میگذارم.
به نوار آقای منتطری اشاره کردید ،شما در قتل عام های 67 در ارگانهای امنیتی بودید و یا اطلاعاتی از آن قتل عام بعنوان جنایت علیه بشریت دارید ؟
ج : من از کودکی وارد بسیج واطلاعات بسیج شدم ودر همانجا اطلاعات لازمه را دیدم در سن ۱۲ سالگی آموزشهای مربوط به تک تیر اندازی باسلاح قناسه وکلاشینکف وکار با تی ان تی وچاشنی های مختلف را دیدم انواع تله های انفجاری را در همان سالها آموزش دیدم که به نظر من این یک نوع سو ءاستفاده از کودکان در مسایل نظامی ویک نوع کودک سربازی می باشد که توسط رژیم ایران انجام شد.
در خصوص کشتار سال 67 وقبلش اطلاع ندارم زیرا سیستم اطلاعات ایران هیچگونه خاطراتی را راجع به این افراد واین زندانیان افشاء نمی کند واز پخش این اطلاعات جلو
گیری میکند ولی دررابطه با کشتار در زندانهای ایران وبازداشتگاهها ی مخفی اطلاعهات سپاه که در حال حاضر انجام میشود اطلاعات قابل ملاحظه ای دارم که در اختیار شما میگذارم.
آیا شما مواردی از قتل وشکنجه مخالفین سیاسی رژیم آخوندی را شخصا در خانه های امن اطلاعات سپاه شاهد بودید؟
ج : من از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۰ تا مهرماه 90 در داخل یکی از خانه های امن سپاه
زندگی میکردم وبعنوان مراقب آن خانه د رآنجا حضور داشتم علاوه بر این کار در روزهای خاصی که اطلاعات سپاه نیاز به ماموریتهایی داشت با آنها همکاری میکردم وبه ماموریت اعزام می شدم وپس از ماموریت باز به خانه امن برمیگشتم در طول این ۵ سال تعداد ۴۷زندانی را شاهد بودم که به این خانه امن آوردند. نحوه دستگیری این زندانیان بدون حکم بازداشت صورت میگرفت به دلیل اینکه اگر این زندانیان زیر شکنجه کشته شدندبا سیستم اطلاعات تصمیم به حذف این زندانیان گرفت کسی از خانواده آنها نداند که این زندانی توسط سپاه در بازداشت بوده ومدعی جان زندانی از اطلاعات سپاه نشود. معمولا بصورت آدم ربایی این زندانیان ربوده می شدند واز شیوه مسمومیت غذایی استفاده میکرد که عمدتا مربوط به سالهای ۸۸ تا ۸۹ بودند که وارد این خانه های امن شدند از شیوهای شکنجه های نامتعارف برای شکنجه وشیوه های نامتعارف قتل ها برای کشتار آنها استفاده میشد .
منظور از قتل های نامتعارف چیست ؟ چند نمونه را که شخصا خودتان شاهد بودید بفرمائید ؟
ج : اطلاعات وامنیت ایران ترجیح میداد به جای این که از تزریق سموم خاص یا طناب دار برای این زندانیان استفاده کند از گاز CO2 دراتاقهای گاز و کیسه های وکیوم برای خفه کردن زندانی با CO2 تنفس خودشان آنها استفاده بکند که این یکی از بد ترین شیوه ها قتل زندانی محسوب میشود. چرا که زندانی به مروز زمان دچار خفگی میشود و احساس کمبود اکسیژن میکند و عذاب زیاد میشود.
روش بعدی که ازآن استفاده میکرد از برق بود .
یروش بعدی از تزریق آمپولهای مثل انسولین بود که به اصطلاح به آن مرگ خاموش یا مرگ آرام هم میگویند چون فرد اول دچار خواب میشود به دلیل کمبود قند خون و به اغماء میرود وبعد از چند دقیقه دچار مرگ میشود.
جالب این است که هیچ یک از این زندانیان در هیچ جا اسامیشان ثبت نمی شوند وپس از مرگ هم خانواده هایشان فکر میکردند که فرزندانشان ربوده شدند ویا گم شدند بعضا عکس آن را در داخل روزنامه هایی که درسطح کشور پخش میشد میدیدیم که خانواده های آنها اعلام مفقودی کرده بودند و این نشاندهنده این بود که حتی سیستم های اطلاعاتی اجازه کفن ودفن به این خانواده ها نداده و حتی اجساد اینها را هم تحویل نمی داد .
آیا روشها ی کشتار مخالفین سیاسی که بازگو کردید سیستماتیک بوده است و به این منظوربه بازجویان آموزش داده میشد؟
ج : اصولا افرادی که از زندانیان بازجویی میکردند منظور از بازجو همان شخصی است که شکنجه را انجام میداد نه کسی که سوالها را می پرسید اصولا کسی که شکنجه ها را انجام می دهند ودست به بازجویی می زنند قبلا آموزشهای مربوط به شکنجه ها را دیدند وخود سیستم امنیتی این آموزشها را به آنها دادند ، اگر سیستم های امنیتی نمی خواسته که به این شیوه شکنجه نشوند هرگز این آموزشها را به این افراد نمی دادند.
در خصوص گزارش حتی به بعضی از پرسنل رده بالا چندین بار من به عنوان مسول آن خانه امن، گزارش دادم به فرماندهان اطلاعات سپاه ولی متاسفانه به من گفتند که اینها منافق هستند واین حکم الهی هست که اینها باید به این صورت مجازات وکشته شوند.
منظورتان از کلمه منافق چیست میخواهم شما توضیح بدهید که ودر اطلاعات سپاه پاسداران ،منافق به چه کسی اطلاق میشد؟ اما به طور معمول واژه منافقین به مجاهدین خلق ایران اطلاق میشود در مورد آنها چه میدانید؟
ج : حکومت ایران یک نوع حکومت دموکراسی خاصی است آقای خامنه ای میگوید که مردم حق انتخاب دارند ، درسته مردم حق انتخاب دارند ولی اگر مردم آن چیزی که خامنه ای انتخاب کرده انتخاب نکنند منافق هستند وکشته خواهند شد.
مردم بین اینکه منافق باشند کشته بشوند ویا اینکه زنده بمانند حق انتخاب دارند یا آنچیزی را انتخاب میکنند که رژیم می خواهد و زنده میمانند یا آن چیزی را ا نتخاب میکنند که رژیم نمیخواهد پس باید به حکم الهی کشته شوند
نفس تعریف واژه منافق هرکسی که به هر نحوی با طرز تفکر واید ئولوژی سران حکومتی مخالف باشد درزمینه های مختلف ، حقوق زنان برابری زن ومرد وغیره مخالف باشند منافق محسوب میشود چرا که با ایدئولوژی وطرز تفکر رهبری مخالف است وکسی که رهبری را قبول ندارد در ایران از نظر دستگاه اطلاعاتی خدارا قبول ندارد پس هم منافق است هم محارب وحکم الهی که همان شکنجه وقتل آن فرد است در خصوص آن فرد اجرا باید شود.جالبه که من در این سالیان که در دین اسلام مطالعاتی داشتم هرگزدر کلام الله مجید هرگز این واژه را ندیدم که منافق یا محارب باید شکنجه شود وکشته شود.
بنظرمن واژه منافقین زمانی به مجاهدین خلق اطلاق شد که گفتند جرم اینها چیست گفتند اینها منافق هستند ،گفتند چرا منافق هستند گفتند چون رژیم جمهوری اسلامی را قبول ندارند وخواستار یک حکومت دمکراتیک در داخل ایران هستند وحکومت دیکتاتوری را قبول ندارد پس این واژه را به مجاهدین خلق نسبت دادند.
آیا میتوانید چند مورد شکنجه منجر به مرگ مخالفین سیاسی را با نام یا بی نام توضیح بدهید؟
ج- در زمان ۸۸ و۸۹ این شکنجه ها وقتل ها به اوج خود رسید. از آنجائیکه من مسئول بازجوئی وقتل این افراد نبودم با نام اکثر این افراد آشنا نبودم وآنها را از روی چهره میتوانم شناسائی کنم وحتی چهره بعضی ازآنها تصاویرشان را داخل را درلپ تابم دارم ولی افرادی هم در بین آنها بودند که برای مثال میتوانم در مورد شکنجه ای که منجر به قتل ایشان شد در راجع به اگر ا شتاه نکنم راجع به فردی بنام مهدی ستار نصب که در ۲۵ خرداد در میدان آزادی توسط نیروهای مقاومت بسیج دستگیر شده بود وتحویل ما داده شد تا ما او را به خانه های امن ببریم صحبت بکنم . این فرد زیر شکنجه های شدید بودولی بعد از ۵ روز متاسفانه بدلیل خونریزی داخلی جان خودش را از دست داد .
افراد دیگری هم بودند که هم به آنها تجاوز شد وهم مورد شکنجه های فیزیکی وشکنجه های روانی قرار گرفتند.
تاکتیکهای شکنجه هائی که استفاده میکردند به این دلیل نامتعارف بود که حتی دستگاه های تروریستی جهان مثل داعش هم از اکثر آن روشها آن استفاده نمیکند واین روش ها را ناپسند میدانند.
میتوانیم از این روشها باز داشتگاه های ۵۰در ۴۰ یا ۵۰ در ۵۰ را اسم برد باز داشتگاه های ۵۰در۵۰ طوری طراحی شدند که وقتی زندانی وارد آن میشود میتواند بایستد، این محل قابلیت تنظیم دما را دارد که اگثرا دمای آن را بعد از مدتی زیاد میکنند وبا ایجاد سروصدا مانع از خوابیدن زندانی میشوند ،بعضا آنها را میاورند بیرون کتک میزنند، آب میپاشند رویشان که خوابش نبرد تا مدتی طونی بتواند بیدار بماند.
یکی از روشهای شکنجه در زندانهای ایران همین اتاقهای ۵۰در ۵۰ و یا ۵۰ در ۴۰ میباشدکه باعث بیخوابی ایجاد استرس در فرد و شکنجه جسمی وروحی وروانی زندانیان میشوند.
شکنجه بعدی تجاوز به خود فرد است، شکنجه بعدی تجاوز به بستگان فرد جلوی فرد زندانی است که اعتقاد دارندباعث میشود غرور فرد شکسته بشود وضربه روحی وروانی به فرد وارد میشود.
در این موضوع میتوانم به سروان حسین زاده اشاره کنم که بعد از جریان 88 دستگیر شد سروان حسین زاده به جرم لغو دستور(دستور داده بودند که به نیروهایش دستور شلیک بدهند ظاهرا دستور شلیک نداده بود) به دلیل لغو دستور بازداشت شدند، از آنجا که دستگاه های امنیتی پیش بینی میکرد که نکنه این فرد با دستگاههای خارجی در ارتباط باشد، هم به خودش وهمه اعضای خانواده این فرد تجاوز کرد و سه نفر راهم به قتل رساندند. هنوز هم که چند سال از این ماجرا میگذرددستگاه های امنیتی ایران هیچ گونه اطلاعاتی در رابطه با قتل این فرد به وخانواده این فرد ندادند وهمچنان اسم او در لیست گم شدگان تهران واستانها هست وخانواده این فرد فکر میکنند که فرزندشان وخانواده فرزندشان توسط گروه های خارجی ربوده شده وبقتل رسیده است.
۱ نظر:
بنابراین رژیم ددمنش و شخص منحوس خامنه ای از دشمنان قهار ملت ایرانند و تمام آخوند ها ضد ملی بودن خود را بنحو بارز نشان داده اند . نابودی این جماعت وظیفه هر ایرانی وطن دوست است برای بقای ملت ما این تنها چاره است !
ارسال یک نظر