دراین قسمت از مصاحبه آقای محمد خدابنده لویی به نحوه همکاری برخی از
مزدورانی که در حال حاضر در کشورهای اروپایی علیه مقاومت ایران لجن پراکنی میکند
اشاره کرده که چگونه در هتل مهاجر و ارض ا لازهور به خدمت وزارت اطلاعات در
آمدند او در این مصاحبه به برخی از این نمونه ها اشاره میکند که نقل به مضمون صحبت
ها به قرار زیر میباشد .
در هتل
ارض الزهور حضور حاج علی نویدی مانند هتل مهاجر علنی نبود ولی حاج علی به شکل
مخفیانه و یا بی سروصدا با خائنینی که حاضر به همکاری با وزارت اطلاعات شده بودند ارتباط برقرار می کرد و یا آنها را از ارض الزهور خارج می کردند و به
المهاجر می بردند و بعد برمی گرداندند. تنها حدسی که می شد زد این بود که این
افراد را برای گرفتن اطلاعات کمپ اشرف و مجاهدان اشرفی به المهاجر می برند .
از
جمله کسانی که من می توانم اسم ببرم که با حاج علی و بقیه مأموران اطلاعاتی سفارت رژیم بنام
های امامی و ناصری در بغداد همکاری می کردند عبارت بودند از : غفورفتاحیان, همایون کهزادی ـ سعید ناصری ـ جعفر ابراهیمی ـ
محمود سپاهی و کریم غلامی و مهرداد ساغرچی و حمیدرضا سلمانی , روح الله تاجبخش و
مهدی سجودی ... بودند.
درقسمت
دیگری به مزدوری به نام کریم غلامی اشاره میکند که از همان هتل مهاجر به خدمت
وزارت ا طلاعات در آمد و هم ا کنون در آلمان به همراه مزدورانی مانند محمد حسین
سبحانی و بتول سلطانی و مهدی خوشحال و میلاد آریایی ماموران شناخته شده وزارت ا
طلاعات به لجن پراکنی مشغول میباشد .
او هم
چنین در مورد افرادی که بعد از حمله به ا شرف و 36 گروگان اشرفی به برای شناسایی و
آزار او اذیت به اشرف برده شدند نام می برد .
روز
نهم مرداد یک روز بعد از حمله نیروهای تحت الامر مالکی به اشرف وشهادت 11 تن از
ساکنان اشرف و دستگیری 36 تن دیگر از
اشرفی ها, غفورفتاحیان , همایون کهزادی ـ سعید ناصری ـ جعفر ابراهیمی ـ
محمود سپاهی به دستور حاج علی با خودروهای ارتش عراق به نزدیک اشرف برده شدند تا
در شناسایی دستگیر شدگان و شهدا به مأموران رژیم
کمک کنند و در عین حال سعی کنند دستگیرشدگان را به خیانت و مزدوری برای
رژیم ترغیب کنند . من از طریق شخصی که با
این عناصر خودفروخته هم اتاق بود متوجه موضوع شدم ولی آن زمان نمی دانستم که این
افراد را به پیش یکی از اشرفی های دستگیرشده برده اند که نامش را نمیدانستم ولی. بعدها در
جریان اخبار و گزارشات منتشره توسط سیمای آزادی متوجه شدم این افراد را نزد یکی از
مجاهدان جوان برده اند تا او را به همکاری با رژیم بکشانند ولی آن مجاهد جوان بشدت
واکنش منفی نشان داده بود و این مزدوران را پس زده بود .
یکی از
کسانی که در فاصله کمی بعد از ورود به المهاجر به استخدام حاج علی در آمد فردی به
نام کریم غلامی بود .
کریم
غلامی با یک نفر هم اتاق بود. ساعات خواب این دو باهم متفاوت بود و حاج علی از این
موضوع سوء استفاده کرده و به اتاق کریم غلامی می رفته است . هم اتاقی کریم غلامی که ابتدا میزان مزدوری او را نمی دانست یک
روز خارج از روال از خواب بیدار می شود و
متوجه حضور حاج علی در اتاق می شود که با نقشه کمپ اشرف به پیش کریم غلامی آمده و از او درباره قسمتهای حساس و مهم اشرف سوال می
کند. کریم غلامی که قبلا در اشرف در قسمت
مخابرات کار میکرد درمورد مسیر کابل های اینترنت به داخل اشرف توضیح می داده است . این شخص به من گفت بعد از این او مشاهده کرده
بود کریم غلامی یک بسته درشت پول دلار در جیب پیراهنش گذاشته است .
حاج
علی شیوه های مختلفی را برای هرچه بیشتر به خدمت گرفتن مزدوران استخدام شده در هتل
المهاجر بکار می گرفت . یکی از شگردها این بود که تلاش می کرد از رفتن افرادی که
با وزارت اطلاعات همکاری میکردند و درخواست
میکردند که ایران بروند را از رفتن به ایران منصرف کند در مقابل اصرار داشت این افراد به خارج کشور
اعزام شوند تا در خارج کشور بتوانند بعنوان افراد « ناراضی» و« اعضای سابق مجاهدین» به طرحها و توطئه ها و
سیاست شیطان سازی مجاهدین خدمت کنند .
برای
مثال علی کاکی یکی از همین افراد بود که از
ابتدای خروجش از اشرف اصرار داشت به ایران نزد خانواده اش برود . ولی حاج علی
اصرار داشت علی کاکی به خارج کشور اعزام شود . علی کاکی از قول حاج علی به من گفت
که حاج علی می گوید چرا می خواهی به ایران بروی ؟ در ایران وضعیت اقتصادی خراب است
و مردم عادی نمی توانند ازعهده زندگی خودشان بربیایند تو اگر به ایران بروی بخاطر
معضل بیکاری و گرانی و تورم نه تنها خدمتی به خانواده ات نمی کنی بلکه سربار
خانواده ات هم خواهی شد بیا و به خارج برو . در آنجا وضع اقتصادی ات خوب می شود و
می توانی به خانواده ات هم کمک مالی بکنی . وقتی علی کاکی با اعزام به خارج مخالفت کرد حاج علی او را به
مدت هشت ماه در عراق نگه داشت و اجازه برگشت به ایران را نداد . نهایتا علی کاکی
به تهدید متوسل شد و به حاج علی گفت اگر اجازه برگشت به ایران را ندهی من نامه ای
به مجاهدین می نویسم و همه اقدامات و ارتباطات وزرات اطلاعات در هتل مهاجر را به
اطلاع آنها خواهم رساند . حاج علی در واکنش به این تهدید برگه سفر به ایران را به
علی کاکی صادر کرد و او در هفتم دی 1388 به ایران برگشت
علی
کاکی بعداز مدتی که در ایران دست به خودکشی زد .
یکی دیگر از کسانی که اصرار داشت به ایران برود
همایون کهزادی بود خانواده او مرتب از همایون کهزادی می خواستند به ایران و نزد
آنها برگردد و این شخص هم مایل بود به پیش خانواده اش برود ولی حاج علی با استدلال
مشابه مانع رفتن به او به ایران و نزد خانواده اش شد و او را به فرانسه اعزام کرد
. همایون کهزادی هم اکنون از عناصر مزدور
و فعال وزارت اطلاعات در اروپا و فرانسه است و در سایت ایران اینترلینک مطلب می
نویسد و در یک انجمن پوششی وزارت اطلاعات به نام یاران فعالیت میکند.......
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر