قیامی که با سرعت برق و باد طی ۵روز همه استانهای کشور را در ۱۴۱ کلان شهر و
شهر و
شهرستان و حتی برخی از بخش های کشورمان در نوردید و لرزه بر اندام تمامیت
رژیم و هم ریشان و هم ریشه هایش انداخت نشان داد که مردم ایران خواهان یک انقلاب
تا سرنگونی تمامیت این رژیم هستند. این قیامی است که بقول لوموند (که تاکنون حامی
سیاست مماشات بوده است) مهر انقلاب برپیشنانی آن خورده شده است و نه قیام. زیرا
قیامی است که زیر تند ترین و شدید ترین سرکوب داعش گونه ۳۸ سال گذشته قرار داشته
ولی اکنون درظرفیت انقلابی جامعه فوران میکند و همه را حتی دستگاه های اطلاعاتی
رژیم را نیز غافلگیر کرده است.
رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت: اکنون صورت مساله قیام، ادامه و رهبری آن میباشد.
اما رژیم و دم و دمبالچه هایش سعی میکنند که صورت مساله قیام را منحرف کرده و
مسایل غیر واقعی و دروغ را جایگزین آن بکنند تا از وجه رادیکال آن بکاهند و تیغ
قیامی را که سر سازش و باز ایستادن ندارد را مذبوحانه کند، نمایند .
چپ روی و خشونت
آنها صورت مساله قیام را چپ روی و خشونت میدانند و مستمر قیام کنندگانی که زیر
شلیک های مستقیم و باتوم و دستگیری هستند، به امثال سینا قنبری ها که بعد از
دستگیری زیر شکنجه جان میبازند، به آنهایی که زیر شکنجه جان میبازند و مفقود الاثر
اعلام میشوند، و ....دستور آرامش صادر میکنند آنهم از ساحل امن اروپا، زیرا که می
بینند که این بار نسلی به میدان آمده که آرامش تمامیت رژیم را و در نتیجه آرامش
پاسداران سیاسی را برای همیشه میخواهند بهم بزنند به این خاطر دستپاچه شده و مستمر
روضه آرامش و برخورد متمدنانه میخوانند.
ماندلا گفته بود:« مقاومت بدون خشونت تا جایی موثرا ست که مخالف شماهم به
همان قواعد وفادار باشد. اما اگر اعتراض صلح آمیر با خشونت مواجه شود اثرگذاری اش
به پایان میرسد. برای من مبارزه بدون خشونت یک فضیلت اخلاقی نبوده بلکه استراتژی
بود. هیچ ارزش اخلاقی در بکارگیری سلاحی که موثر نباشد وجود ندارد.»
آرامش خواهان، همان پاسداران سیاسی هستند که طی این سالها به امام زاده
اصلاح طلبان که شریک دزد و یار غافله ولی فقیه بوده اند دخیل بسته اند و به لطایف
الحیل مشغول لیسیدن ته کفش روحانی شیاد و قاتل بوده و هستند طی این سالها همواره
تلاش کرده اند که هرطور شده این رژیم را ازسرنگونی محتوم برهانند، آنها گلویشان را
پاره میکنند و میگویند:« شعار دادن علیه روحانی درست نیست» چپ روی است، پس از
سالها یک بار هم که نا پرهیزی کرده و به خامنه ای ا نتقاد میکنند، انتقادشان این است که« چرا این قیام را به مجاهدین منتسب
میکنی؟» مجاهدین در این قیام کاره ای نیستند این قیام مانند سال ۸۸ وابسته به
نیروهای اصلاح طلب داخل میباشند. مردم ایران دیگر خواهان انقلاب نیستند، مردم
ایران از انقلاب منتفر هستند، اگر انقلاب بشود ا یران در معرض تکه پاره شدن و
ایرانستان شدن و تجزیه قرار میگیرد و ...... پس آرامش را حفظ کنید .خیابانها را
ترک کنید و به همین رژیم رضایت بدهید و ....
ولی قیام سراسری دی ماه ۹۶ مشت این دروغگویان را باز کرد و همه ادعا های ا ین
دم و دنبالچه های آخوندی را نقش بر آب کرد. از آذربایجان گرفته تا بلوچستان و از
خراسان گرفته تا خوزستان و از کردستان گرفته تا بندرعباس و شمال ایران همه یک شعار
میدادند. «مرگ بر خامنه ای»، «خامنه ای حیا کن مملکت را رها کن»، «توپ تانک فشفشه
آخوند باید گم بشود» ،«اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا »و .... حتی کلمه ای
و صدایی از تکه پاره شدن ا یران شنیده نشد .
قیام نه به گرانی
آنها همچون خامنه ای تلاش میکنند که علت قیام را فقط معیشت بهتر جا بزنند وآن
را «نه به گرانی» و قیام گرسنگان بنامند و ریشه سیاسی آن را که علیه کل نظام است
را بپوشانند. خامنه ای شعار نه به گرانی را شنید و لی شعار مرگ برخامنه ای را
نشنید. آنهایی که میخواهند این قیام را محدود به معیشت بکنند،نتیجه گیری میکنند که
رژیم میتواند با یک سری رفرمهای اقتصادی این قیام را خاموش کند و از قیام جان سالم
در ببرد.
رژیم ولایت فقیه و خامنه ای با باز کردن یک گوشش درمورد مشکلات معیشتی مردم و
بستن گوش دیگر و چشمهایش بر روی سایر شعارها از جمله شعار «خامنه ای حیا کن سلطنت
را رها کن» ، «ملت گدایی میکند آقا خدایی میکند» و .... نشان داد که حد اقل تاکنون قصد ندارد
مانند ۳۸ سال گذشته از تخت سلطنت فقیه خودش پایین بیاید و به اراده مردم و حق
حاکمیت آنها گردن بگذارد، بلکه باز هم قصد دارد بهر بهایی سلطنت فقیه را حفظ کند.پس
این رژیم است که مشی و نحوه مبارزه را به جوانان و نیروی انقلابی و مقاومت ایران
تحمیل میکند.
بنا براین راه دیگری برای جوانان
پرشور میهن باقی نمیگذارد که جواب آتش را با آتش بدهند و خامنه ای را با آتش مانند
خلف گذشته اش شاه البته در ابعادی بسا بسا عمیق تر به زیر بکشند.
راستی که اگر این قیام گرسنگان و فقط به خاطر معیشت بود پس چرا حتی به یک سوپر
مارکت و یک نانوایی و یک انبار ارزاق
عمومی حمله ای صورت نگرفت و غارت نشد؟
درهمان روزهایی که در ایران قیام بود
در ونزوئلا هم قیام گرسنگان بود، به تمام سوپر مارکت ها حمله کردند و آن را غارت
کردند. پس مساله فقط معیشت نیست بلکه یک عنصر سیاسی است و آنهم این است که جوانان
واین نسل تمامیت ا ین رژیم را نفی میکنند و خواهان نابودی تمامیت آن میباشد این نسل بطورخاص با فرهنگ و زبان ولایت فقیه
بیگانه هستند وآن را نمی فهمند.
هدفهای مورد حمله قیام کنندگان خود به بهترین دلیل برای نشان دادن ماهیت این
قیام است برخی از محلهایی که مورد حمله قرار گرفته است عبارتند از :
مراکز بسیج و سپاه ضد خلقی اصلی ترین ارگانهای سرکوب رژیم ولایت فقیه،دفاتر
امام جمعه ها، فرمانداریها، بانکها و موسسات غارتگر مردم، حوزه های علمیه جهل و جنایت
وخرافات، مساجد ضرار که محل استقرار نیروهای بسیج بوده است و ...... بوده وکارشان
سرکوب مردم است و .....
یکی از امامان جمعه گفته بود:طی 10 روز گذشته به 59 دفترامام جمعه درشهرستانهای
مختلف که همه نمایندگان خامنه ای هستند حمله صورت گرفته و یا به آتش کشیده شده است.
یکی دیگر از همین امام جمعه ها گفته بود: خسارات وارد شده به ارگانهای سرکوب درقیام
ده روزه ۹۶ به رژیم از خسارات وارد شده به رژیم شاه درانقلاب سال۵۷ بیشتر بوده است.
به تمام آخوندهای کله گنده حفاظت اظلاعات سپاه دستور داده بود که با لباس
آخوندی تردد نکنند.
نتیجه :
این قیامی است تا پیرزوی، شرابط هرگز به قبل از قیام مشهد یعنی ۷ دی بر
نمیگردد. هر افت وخیزی هم که از این پس قیام داشته باشد ولی این قیام راهش را به
پیش باز خواهد کرد. رژیم و دشمنان تلاش میکند مردم را مایوس کنند و بگویند که قیام
تمام شده است ولی دروغ میگویند، این را بیش از هرکسی خودشان میدانند. برای از بین
بردن این قیام و ریشه های اقتصادی و سیاسی و نظامی و اجتماعی آن ، رژیم هیچ راه حل
جادویی و امدادغیبی دیگر ندارد. این قیام
محکوم به پیروزی است. صورت مساله قیام استمرار و رهبری آن است، دنبال هیچ نگرانی
دیگری راه نیفتیم. به فصل سبز باور داشته باشیم.
این قیام مقاومت ایران یعنی شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق ایران را به قلب
صحنه سیاسی ایران پرتاب کرده است. البته که توطئه ونگرانی هست باید هوشیار باشیم و
لی تمرکز اصلی باید روی تداوم و رهبری قیام باشد. موتور محرک این قیام را جوانان ۱۵
تا ۲۵ ساله ای تشکیل میدهند که چیزی برای از دست دادن ندارند. این نسل ازنظر
انگیره مشابه نسلی است که در سال ۵۷ به مجاهدین و فداییهای آن روزگار پیوستند و
بنای پوسیده نظام شاهنشاهی را از بیخ و بن کندند. محدود کردن و نگاه کردن به این
قیام تحت عنوان «نه به گرانی»و پوشاندن اهداف و خواست های رادیکال سیاسی و اجتماعی
آن،همان کاری است که خامنه ای قصدش را دارد که صد البته راه به جایی نخواهد برد.
این نگاه ازجانب هرکسی اگر از موضع عدم شناخت و نا آگاهی نباشد با هر باندولی که صورت
بگیرد یک خیانت آشکار و حکایت از همدستی و هم جبهه گی آشکار و پنهان با خامنه ای
وروحانی دارد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر