طلايه داران: مريم رجوي : رژيم آخوندي قلب بنياد گرايي است: هر سال گردهمايي ويلپنت ، درواقع يك كنگره ضد بنياد گرايي است ازهمه خلقهاي منطقه ، ما ايرانيان درهركجايي كه هستيم به همه خلقهايي كه عليه...
تعادل قوا – سرنوشت نظام ولایت, گردهم آیی عظیم23 خرداد
هادی محسنی
هرگاه تعادل بین نیازمندیها, خواسته ها و مطالبات سیاسی- اجتماعی مردم با
برنامه ها, دارائیها و امکانات موجود و بالقوه و
مواردی ازین قبیل در یک کشور بهم بخورد سیستم دچار بحران و ناتوانی میشود.اما در
یک سیستم زنده و پویا, مشکلات و موانع با عقل جمعی و رهبری
صحیح, به راه حلها و رفع بحرانها منجر میشود
سیستم و نظام مورد نظر ما در این ارزیابی مسلما, سیستم ولایت فقیه است.
ساختار اصلی آن, فقه و شرعیات ساخته استبداد شاهان و فتاوای شیخان است. بهمین
دلیل, این سیستم در کلیت ساختار فکری و ایدئولوژیکش نه زنده است و نه پویا. اگر
سیستم ولایت فقیه را زنده و پویا توصیف نمائیم دچار خطای بزرگ سیاسی و فکری میشویم.
پیامد چنین خطائی هم قرار گرفتن در مدار مماشاتگران خائن و ادای اصلاح طلبی
دراوردن خواهد بود که این هر دو, تلاش دارند که حکومت ایران را پویا و اصلاح پذیر
تبلیغ نمایند و بهمین دلیل, خواهان تدوام حیات جنایتبار این سیستم هستند.
مورد دیگر در ارزیابی سیستم توجه به عناصر و عنصر اصلی تشکیل دهنده آن
سیستم است. عنصر اصلی سیستم رژیم ایران ولایت فقیه و عناصر اصلی ساختار آن, شرعیات
ساخته ذهن اجداد فکری – فقهی آنهاست.
حال چنین سیستمی در تعادل قوای اجتماعی, منطقه ای و از همه مهمتر تعادل
قوای بین خود وهماورد اصلی اش یعنی مقاومت سازمانیافته ایران, دچار بحران , عجز و
ناتوانیست.
اما علت اصلی بحرانهای متعدد رژیم ایران قابل تامل است. با کمی دقت متوجه
میشویم که ورودی اصلی این بحرانها در شرایط فعلی, همانا بحران اتمی حکومت ایران
است. این بحران هم با افشاگری اتمی رژیم توسط هماورد اصلی اش بوجود آمده است که
حالا و بعد از12 سال به مشکل اصلی رژیم ایران تبدیل شده است.
این هم قانونمند است که ریشه و علت اصلی بحرانها, بحرانهای بعدی در ساختار
یک حکومت را دامن می زند. مثلا بحران اتمی ( بمثابه علت اصلی بحرانهای موجود رژیم)
باعث شده حکومت ولایی دچار مشکلات عظیم اقتصادی - اجتماعی شود و حاصل آن:
- رژیم قادر به پرداخت مثلا یارانه ها نیست
- رژیم قدرت پرداخت حقوق معوقه معلمان, کارگران و سایر حقوق بگیران را از دست
داده است.
- رژیم پرداختی بودجه هنگفت امور تروریسم از سوریه تا کشورهای دیگر را مرتب
به عقب می اندازد .
- نارضایتی و اعتراضات بی وقفه ادامه پیدا کند.
. …و
یعنی حکومت وقتی در اموراتمی, منطقه ای و اجتماعی, تعادلش بهم می ریزد
مشکلات و بحرانهای ناشی از آنها هم ولو فرعی, طبق قوانین ظروف مرتبطه فعالتر
میشوند
بعبارتی دیگر رژیم ایران در امور اتمی, منطقه ای و حرکتهای اجتماعی تعادل
قوایش را از دست داده است. وهرقدر در بن بست سیاست اتمیش شکست بخورد, هرقدر در
مداخلات منطقه ای با نیت صدور تروریسم و ارتجاع درهم بریزد حرکتهای اجتماعی در
داخل اوج می گیرند.
آخوند محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی 10خرداد 94 در همایش دو روزه
استانداران و فرمانداران رژیم گفت: «طبق اطلاعات ناجا در دو ماه اول سال تجمعات
صنفی 55 درصد افزایش داشته است، بنابراین امکان تبدیل این تجمعات به اعتراضات
سیاسی و چالشهای امنیتی وجود دارد...".
رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی 4 خرداد 94 در جلسه شورای اجتماعی کشور,
شرایط انفجاری کشور را چنین توصیف کرد: " هر هفته در کشور ما 5تا6 مورد تنش
اجتماعی وجود دارد که برخی از آنها رسانه ای میشود. همه این اتفاقات علائم کاهش
آستانه تحمل در جامعه است که ممکن است ناشی از مسائلی مانند حقوقی, سیاسی, اقتصادی
و ... باشد...".
و هرگاه بقول انقلابیون" تور اختناق" پاره شود و حرکتهای اجتماعی
مثل مهاباد و تبریز و ایرانشهر و سایر مناطق بهم بپیوندند.که ترس وزیر اطلاعات و
وزیر کشور ولایت فقیه هم درهمین راستاست. سیستم بسرعت فرو می ریزد.
یعنی مشکل اتمی بمثابه مجرا و ورودی همه بحرانها به بحرانها و حرکات
اجتماعی پیوند بخورد, یک معادله در تعادل قوا برجسته تر میشود و آن عنصر جایگزین و
آلترناتیو اش است.
بدین دلیل روی این قانونمندی مهم انگشت می گذاریم چون طبق اصل همبستگی
عناصر, مثل ظروف مرتبطه بهم ارتباط دارند و در این مورد مهم بهم ارتباط پیدا می
کنند.
29 آوریل 2015 جلسه استماع کنگره امریکا بود. در این جلسه خانم مریم رجوی شرکت
کننده اصلی بود. شرکت رئیس جمهور برگزیده مقاومت, تعادل
قوای رژیم ایران را قرمز کرد و خط سرخ میان مقاومت ایران و رژیم ولایی ایران
رابرجسته تر و عینی تر ساخت.عنصری که تعادل رژیم را قرمز کند یعنی تمامی بحرانهای
حکومتیش سمت و سو می گیرند. این سمت گیری هم با ماهیت و خواسته اصلی آلترناتیوش
وارد مدار جهانی میشود. زیرا این سمت وسو براندازانه و با شعار " مرگ بر اصل
ولایت فقیه" جاری میشود. با این سمت دهی تضادهای درونی حکومت ایران اوج
می گیرد و باندها و جناحهای ولایت دچار لکنت " بگم بگم و " چه کنم, چه
کنم" و در کل پریشانگویی میشوند. و مخالفتهای گفتاری هم در داخل و هم در
خارج, تحت تاثیر ضعفهای ناشی از مجرای اصلی بحرانها " میدانی"
میشوند.
25مارس 2015 میلادی برابر با 6 فروردین 94 حمله هوایی به یمن به رهبری
عربستان با ائتلافی از چندین کشور عربی آغاز شد. این عملیات بانام "عملیات
طوفان قاطعیت" در صدر اخبار جهانی قرار گرفت و در نظر خیلی از
صاحبنظران با تعجب و شگفتی همراه بود. چون عربستان متهم به همکاری با بنیادگران
بود .این ائتلاف بر علیه " حوثیها" شکل گرفت. گروه بنیادگرایی
که رژیم ایران حامی , پشتیبان و گرداننده آنهاست.
بنابراین این عملیات دو وجه دارد: الف- بر علیه بنیادگراهاست ب- بر علیه
رژیم ایران هم هست چون حوثیها مهره رژیم اند.
با این مشخصات سمت و سوی این عملیات, قانونمند, برجسته کردن مقاومت ایران
خواهد بود و قاعدتا و باز قانونمند, راه به شناسایی آن می برد.
4 خرداد امسال " شرق الاوسط نوشت: " پایه های طرحهای استراتژیک
ایران در منطقه دچار تزلزل شده است". در ادامه این مقاله آمده است:"
همین مساله درباره یمن نیز صدق می کند در حالی که تبلیغات ایران متمرکز بر حمایت
از حوثی هاست، شاهد هستیم که عربستانی ها و نیروهای ائتلاف، در حال کوتاه کردن دست
حوثی ها و خلع سلاح کردن آنها هستند در حالی که ایران فقط به اظهارات پرآب و تاب و
نمایش بیهوده کشتی های خود اکتفا می کند." و ادامه می دهد: " طرح های
ایران در منطقه بویژه در سوریه دچار تزلزل شده... این یاری و کمک ایران به بشار
اسد، در اوج شکست های متوالی نه فقط برای اسد بلکه برای همه طرفداران طرح ایران در
منطقه است چرا که ایران به حمایت از بشار اسد متعهد است در حالی که در عراق متحمل
شکست سختی شده است."
اتفاقات و رخدادهای منطقه ای و بین اللملی که تعادل قوای رژیم را از حالت و
ثبات قبلی خارج کرده فراوان است که حکایتش طولانیست. بنا بر دلایل فوق, ثبات داخلی
رژیم بهم خورده و هر کس , باند و جناحی ضمن حمله بر همدیگر پایه های عنصر اصلی سیستم
را هم بیشترسست و متزلزل می کنند. به همین دلیل ولی فقیه نظام هیچ حرف و سخن
سنجیده و محرکی ندارد که بتواند مهره ها و عناصر حکومتش را دور هم جمع نماید بلکه
بعد از هر سخنرانی شعله آتش تضادهای درونی سیستم ولایت فقیه بالا و بالاتر می رود.
13 ژوئن برابر با 23 خرداد 1394 بزرگترین گردهم آیی مقاومت ایران در ویلپنت
پاریس با عنوان " ایران دموکراتیک و غیراتمی سرنگونی
خلیفه ارتجاع و تروریسم با هزار اشرف و ارتش آزادی میتوان و باید!" برگزار
میشود.
به نظر نگارنده این گردهم آیی با توجه به ویژگیهای منطقه و جهان و شرایط
بشدت بحرانی درون حکومت ایران, که مختصری به آنها اشاره شد برخلاف سالهای قبل در
نوع خود جدید, استثنائی و سرنوشت ساز است.
تمامی بحرانهای رژیم ایران از اتمی تا صدور تروریسم و بنیادگرایی و تضادهای
داخلی آن, طبق قانون همبستگی و ظروف مرتبطه, با مجرا و وروری اتمی به اوج خود
رسیده است. این مجرا توسط افشاگری شجاعانه و بی همتای همین مقاومت باز شده است که
در 23 خرداد گردهمآیی بزرگی را هم راه خواهد انداخت.
اولین افشاگر تروریسم و بنیادگرایی رژیم هم , همین مقاومت ایران بود. که نه
حالا بلکه از بدو ورود خمینی و شکل گیری حاکمیت ننگین ولایت فقیه اش در ایران رودر
رویش ایستاد, بها پرداخت و در 2003 با افشاگری
بی سابقه اتمی رژیم, علت و ورودی اصلی بحرانهای رژیم را نشانه گرفت. بدین سبب راه
سایر رخدادها در جهان و منطقه از جمله عملیات " طوفان قاطعیت" هموار
گردید. این عملیات در مبنا بر علیه رژِم محسوب میشود و قانونمند راه به شناسایی
هماورد اصلی اش خواهد برد و قاعدتا همین کشور ها شاید پرچمدار این شناسایی هم
باشند. چون این عملیات هم گویا بدون مشورت و هماهنگی با مماشاتگران و معامله
کنندگان اتمی با رژیم ایران صورت گرفته است. بنابراین مماشاتگران هم قاعدتا در
مقابل عمل انجام شده دیگر یعنی شناسایی همین مقاومت مواجه خواهند شد که 23 خرداد
گردهم آیی بزرگی را هم نمایش خواهند داد.
با این توصیفات انتظارات و چشم اندازهای شگفت انگیزی از این گردهم ایی متصور
است که شرکت همه آزادیخواهان و هموطنان آزادیخواه واجب سیاسی به حساب می آید
این رخدادها طبق همان اصل همبستگی و قوانینی که در بالا گفته شد, ظرف جهانی
را نیز فعال خواهد کرد. هم مماشات و هم کلیت سیستم ولایی ایران مدار سازش و
خیانتشان آتش خواهد گرفت. این آتش سوزی با تشدید سایر بحرانهای رژیم همچنان شعله
ورتر میشود و ریش و ریشه حکومت ولایی را از صفحه سیاسی ایران زمین حذف و مردم ایران
از جهنم رژیم خمینی وارد دنیای آزاد خواهند شد.